دامنهی اختیارات وکیل تسخیری با وکیل تعیینی تفاوتی ندارد و تنها در مرجع تعیینکننده متفاوت است. البته قابل ذکر است که صرف داشتن تحصیلات حقوقی برای اخذ اجازه نامه کفایت نمیکند و در همین راستا کانون وکلا میتواند قبل از مجوز دادن برای وکالت اتفاقی، با شخص مصاحبه علمی کرده و در صورت نداشتن اطلاعات کافی، از دادن مجوز خودداری کند . برای این که به وکیلی وکالت قضایی بدهید لازم است برگه های مخصوصی را که برای این موضوع توسط نهادهای قانونی تهیه شده امضا کنید و بدین وسیله شما در حدود مصرح در متن وکالتنامه به وی وکالت می دهید تا مسأله مورد درخواست شما را در مراجع قضایی یا اداری پیگیری نماید. برای شاکی یا متهم توسط دادگاه در پرونده های حقوقی به دلیل عدم تمکن مالی انتخاب می شود و در جرایمی مانند حبس ابد اگر متهم به دادگاه وکیلی معرفی نکند دادگاه وظیفه دارد برای وی یک وکیل اختیار کند و حق الوکاله وکیل تسخیری نیز از قوه قضاییه پرداخت می شود. افزایش خواسته ، تغییر خواسته و تغییر درخواست که در ماده ۹۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی بررسی شده است دعوای طاری تلقی نشده و به کالت در قبال درخواست جدید خواستهای که تغییر یافته یا افزایش یافته نیاز به تصریح در وکالتنامه ندارد.
وکلای دادگستری،چون به جای اصحاب دعوامیباشند،بایدهمه ی اقدامات واعمالی را که آنها قانونا باید یا میتوانند برای احقاق وحفظ حقوق خودمعمول دارند،درزمان لازم به وکالت ازموکل انجام دهند. ماده 24قانون وکالت،به کسانی که قدرت تادیه ی حق الوکاله ندارند حق داده است که ازکانون وکلا دراین خصوص تقاضای معاضدت نمایند،که دراینصورت کانون مکلف به معرفی وکیل معاضدتی است. به موجب ماده 55قانون وکالت مصوب 1315،تظاهربه وکالت وهمچنین مداخله ی اشخاصی که پروانه وکالت دادگستری ندارند درعمل وکالت دادگستری،به قید مجازات ممنوع شده است .
بهترین وکیل مشهد
الترام عملی به تعهدات وکیل در قبال افراد ثالث، چرا که وکیل از سوی او انجام وظیفه نموده است. وکیل این تعهد اخلاقی و حرفهای را بر عهده دارد که از گفتن مطالب اغراق آمیز و غیرممکن اجتناب نماید. از دیگر ویژگی های یک وکیل خوب، امانتداری است، چرا که وکیل محرم اسرار موکل و امین وی است. اینکه وکیل در مقام دفاع یا دادن مشورت چه می کند یا چه باید بکند محل بحث و مناقشه بسیار بوده است. اگر وکیلی که حق اعتراض به رای دارد بعد از صدور رای یا در زمان ابلاغ آن استعفا دهد و از رویت رای امتناع کند رای به موکل او ابلاغ میشود با وجود این تاریخ ابلاغ به وکیل و امتناع او از قبول اوراق آغاز مهلت تجدیدنظر تلقی می شود مگر اینکه موکل عدم اطلاع خود را از استعفای وکیل اظهار نماید. اگر جلسه مقرر برای اخذ توضیح از وکیل مزبور تعیین نشده باشد و دادگاه نیاز به اخذ توضیح خاصی از وکیل متوفی یا معزول یا مصطفی یا ممنوع یا غیره نداشته باشد دادرسی به تاخیر نمی افتد هر چند وقت دادرسی به موکل او ابلاغ نشده باشد.
هر فرد و یا افراد حقوق می توانند که به طور آزادانه از میان وکلای دادگستری، وکیل دادگستری خود را انتخاب نمایند و رابطه بین وکیل و موکل با تنظیم و امضای وکالتنامه و مشخص کردن حق الزحمه وکیل شروع می گردد. وکیل، نماینده یا جانشین کسی است که از طرف شخص دیگری – حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور میشود. وکیل در موضع دفاع، از تامینات شغل قضا برخوردار است و شخصاً امکان مبادرت به تجارت ندارد چون خلاف شان اوست. حرفه وکالت از آثار مترتبه بر تجارت، پیروی نمیکند و بدین جهت، وکالت را نمیتوان یک کسب و کار تلقی کرد.
- درباره واژه «محضر» باید گفته شود، سبب این است که پیش از انقلاب مشروطه و تنظیم قانون اساسی مشروطیت، در کشور ایران برای انجام کارها قانون نوشته و مدونی نبود.
- نایب السلطنه را در دوره صفویه وکیل میگفتند و عنوان وکیل الرعایا هم از همین جا برخاسته است.
- نکته۳ـ اگر به وکیلی مراجعه می کنید باید به وی اطمینان داشته باشید و در این صورت باید بدون واهمه همه مسائلی را فکر می کنید باید بداند به او می گویید زیرا اگر در موضوعات خود پنهانکاری کنید وی نمی تواند مسأله شما را به درستی تجزیه و تحلیل کرده و روش مناسبی برای آن پیدا کند و لذا به خطا می رود و شما هم ضرر می بینید.
- برای بهره مندی از این تاسیس مفید،متقاضی (خواهان یا خوانده ) باید درخواست خود را به دبیرخانه موسسه معاضدت مستقر در کانون وکلای مرکز تقدیم کند و کسانی که دور از مرکز زندگی می کنند می توانند این درخواست را به دفتر دادگستری محل اقامت خود تسلیم نمایند.
- چنانچه شخصی مدعی مالکیت بود و ملک هم در دفتر املاک به نام وی ثبت شده بود و در بازداشت هم نبود، اداره ثبت اسناد و املاک پاسخ را به دفتر اسناد رسمی می فرستد و سند رسمی بر اساس آن به نام خریدار نوشته می شود.
- در موارد فوق اگر اخذ توضیح لازم باشد دادرسی به تاخیر میافتد و دادگاه به موکل اخطار میکند تا شخصاً یا توسط وکیل جدید برای ادای توضیح حاضر شود تاخیر دادرسی به معنای آن است که وقت دادرسی که تعیین شده ابطال و وقت دیرتری تعیین شود.
وکلای کیفری ماهر و با کفایت که همه ویژگیها و خصوصیات مورد نیاز را داشته باشند، میتوانند آنقدر خوب عمل کنند که احقاق حق به بهترین نحو انجام شود که در این حالت، اصطلاحاً، حق به حقدار میرسد و حق هیچ کسی ضایع نمیشود. بر اساس چارچوبی که بهشتی و يارانش بنا کردند، طی دهه ۶۰ در هیچیک از “دادگاههای انقلاب” وکیل مدافع حق حضور نداشت و پس از مجله خبری وکیل آن نیز نقشی نمایشی یافت. فراتر از آن، بسیاری از وکلا به خاطر پیگیری حقوق موکلینشان به زندانهای طویلالمدت محکوم شدند، زیرا به جای آن که در “خدمت بهحق” و “موازین اسلامی” باشند در “خدمت نابهحق” و “موکل” خود بودند. در مرکز وکلای قوه قضاییه وکلا مورد بررسی هسته گزینش قرار می گیرند اما در کانون وکلای دادگستری این اتفاق نمیافتد.
وکیل رایگان معاضدتی
توافق کارگر و کارفرما در خصوص بیمه در اکثر شرکتها و سازمان ها ، کارفرمایان پرسنل خود را بیمه نمی کنند و با آنها توافق مینمایند که سهم حق بیمه را به خود پرسنل پرداخت نمایند ، در این خصوص توجه به موارد زیر الزامی است ؛ هرگونه توافقی که نتیجه آن بیمه نکردن… حال سوالی که ممکن است در این زمینه به ذهن خطور کند این باشد که اساسا این دو عنوان چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ پیش از پاسخ به این سوال لازم به ذکر است که وکیل پایه یک و پایه دو دادگستری هردو این اجازه را دارند که در زمینه انجام وکالت در امور حقوقی فعالیت نمایند ولی در بعضی امور با یکدیگر تفاوت دارند. از سوی دیگر در اصل ۳۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمدهاست که در همه دادگاهها، طرفین دعوا حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم شود. خاصه اینکه در این دوران به علت توسعه و گسترش علوم و فنون، کارها آنچنان تخصصی و حرفه ای شده که یک نفر به تنهایی نمی تواند به طور کامل در یک رشته از علوم متبحر و کارگشا باشد و باید از کارشناسان در رسیدگی به کار خود استفاده نماید.سوم اینکه وکیل باید بی طرف و بی نظر باشد و به هیچ وجه تحت تأثیر افراد و اشخاص و اوضاع و احوال نباشد. باید گفت که یک شرط بنیادین قضاوت بی طرفی است چه آنکه هر کس در دعوا سعی می کند طرف برنده باشد و با متوسل شدن به راههای گوناگون سعی دارد قاضی ادعای او را پذیرا گردد. در این جا ضروری است که از ماده 3 قانون آیین دادرسی در مورد کار قضاوت و داوری استفاده کرده و گفته شود که داوری یا قضاوت چیست.